اهداف نشریه تاریخ فرهنگ ایران:
جامعه انسانی به لحاظ تاریخی از دو بخش به هم پیوسته تمدنی و فرهنگی تشکیل شده است. بعد تمدنی بیان کننده جنبه های شکلی و ساختاری و کالبدی جامعه انسانی چون شهر و روستا، معماری، اقتصاد، شیوه ها و ابزارهای معیشت و تولید، مصنوعات، کالاها، تولیدات و تجارت، فنون و تکنولوژی های ارتباطی، جاده ها و شوارع، تجهیزات حمل و نقل و صنایع و کشاورزی است. به لحاظ تاریخی بعد تمدنی جامعه انسانی همان جنبه عینی و تبلور یافته آن در وجوه ذکر شده در قالب نظامات و نهادهای متعلق به زندگی یکجانشینی شهری و روستایی و عشایری با تمام مظاهر مادی متعلق به هر کدام است. بعد فرهنگی جامعه انسانی هم بیان کننده عناصر اجتماعی درونی و مستتر در بعد تمدنی آن است. زبان و ادبیات، دین و مذهب، باورها، ارزش ها، آداب و رسوم، سنت ها و آیین ها، عقاید و جهان بینی ها، افکار، اندیشه ها و آگاهی جمعی و هویتی، عناصر شکل دهنده بعد فرهنگی جامعه انسانی است. عناصر و مولفه هایی که جامعه انسانی بر اساس آنها هویت می یابد، می اندیشد و جهان پیرامونی خود را نگریسته و معنا می کند. اگر بعد تمدنی جامعه انسانی شکلی مادی و ساختاری و عینبت یافته و تجدید پذیر و تکاملی دارد، بعد فرهنگی آن جنبه ای معنایی، درونی ، پویا و سیال دارد و به جهت چنین ویژگی هایی با تغییرات فراوان همراه است. به همین خاطر معمولاً شناخت و توضیح مسائل و موضوعات فرهنگی ابهامات، مشکلات و پیچیدگی های خاصی دارد.
با عنایت به مباحث طرح شده، دو فصلنامه تاریخ فرهنگ ایران در پی شناخت عناصر و مولفه ها و تغییرات و دگرگونی های فرهنگی جامعه ایرانی در بستر شرایط تاریخی حاکم بر آن است. جامعه ایرانی به لحاظ تاریخی در یک موقعیت جغرافیایی و اقلیمی مبتنی بر طبیعت و شرایط آب و هوایی و اقلیمی متنوع شکل گرفته و موجودیت خود را استمرار بخشیده است. همچنان که از منظر جغرافیای انسانی هم سکونت گاه ساکنان جامعه ایرانی در حکم گذرگاه و چهار راه اقوام شرق و غرب آسیا بوده است. این دو عامل طبیعی و انسانی و مجموعه عوامل سیاسی و اجتماعی حاکم در این سرزمین موجب شکل گیری، پویایی و تغییرات و گسست های فرهنگی در زندگی اجتماعی ساکنان جامعه ایرانی شده است. به طوری که جامعه ایرانی متناسب با موقعیت جغرافیایی و انسانی خود، از عصر باستان تا معاصر، عناصر و ویژگی های فرهنگی خاص خود را پیدا کرده و در عین حال تغییرات و دگرگونی های مختلفی را تجربه کرده است. موجودیت، تغییرات و دگرگونی های فرهنگی جامعه ایرانی را در دو سطح خرد و کلان می توان توضیح داد. در سطح خرد می توان رسوم، باورها، شیوه های زیست و معیشت و جهان بینی های حاکم در زندگی روزمره ساکنان جامعه ایرانی را مورد تأمل قرار داد. در سطح کلان هم می توان مجموعه ای از آدب و رسوم و جهان بینی ها و ساختارها و نهاهایی را مورد توجه قرار داد که دارای موجودیت، یا کارکرد و نتایج و آثار فرهنگی گسترده در سطح جامعه بوده است.